- سبزه زار
- علفزار چمن زار
معنی سبزه زار - جستجوی لغت در جدول جو
- سبزه زار
- علفزار
- سبزه زار
- زمین سبز و خرم، زمینی که گیاه فراوان در آن روییده باشد، علفزار، چمنزار
چراگاه، جای چریدن حیوانات علف خوار، علفزار، مرتع، چرازار، چرام، مسارح، چراجای، چرامین، چراخوٰار، چراخور
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
چمنزار، علفزار
ذاکر، عابد و متذکر، مستغفر
زمینی که در آن خربزه می کارند، جالیز
کسی که پیشه اش کاشتن انواع سبزی های خوردنی است
جایی که در آن گیاه های تازه روییده، دارای سبزه، سبزه زار، جای سبز
گیاهان و سبزی های فصل بهار
زمین سبز و خرم در فصل بهار
در موسیقی از الحان قدیم ایرانی، سبزبهار
زمین سبز و خرم در فصل بهار
در موسیقی از الحان قدیم ایرانی، سبزبهار
گناهکار خطا کار مجرم. بزه کاری گناهکاری، عدوان
آسمان، جهان دنیا
گناهکار، مجرم
گناهکار، خطاکار